سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مشق عشق

السلام علیک یا ابوالفضل العباس

سرسبزی چشم شوق خشکید در آب

دریای کرم نشست وگریید درآب

می خواست که جرعه ای بنوشد اما

یک مشت نگاه تشنه را دیددر آب


ارسال شده در توسط مریم

ای حسین عشق تو

سرمایه ی بازار من است

تاجر عشقم ومهر تو

خریدار من است...


ارسال شده در توسط مریم

هردم به گوشم میرسدآوای زنگ قافله ،

این قافله تاکربلادیگرنداردفاصله ،

یک زن میان محملی اندرغم،تاب،تب است،

این زن صدایش آشناست ،

ای وای من این زینب است.

 

 

 

 

 

 


ارسال شده در توسط مریم

اکنون دیگر به اقلیم دیگری رسیده ام که هوایش آتشگون وزمینش کینه خیز و آسمانش دردبار است.خلوت و انزوا و تنهایی ،حیرت و رهایی

وگمراهی پوچی و عبث و بیهودگی،بلاهت جهان و بی دلی طبیعت و تکرارهای بی حاصل زندگی همه و همه را پشت سر نهاده ام و رسیده ام به انتظار...

 ای دنیای ناشناخته ای که تازگی به تو رسیده ام تو را پیش از این ندیده بودم،پیش از این دور از تو در اقلیم دیگری می زیسته ام من همه عمر به دنبال تو میگردم.

من اکنون کاشف سرزمین تازه ای نیستم...

مهدی جان

اشک های بی تابم را که عمری در پس پرده سیاه غرور زندانی بودند در کف دستهای خوب تو رها سازم...

 

 


ارسال شده در توسط مریم

پنجره زیباست اگر بگذارند

چشم مخصوص تماشاست اگر بگذارند

من از اظهار نظرهای دلم فهمیدم

عشق هم صاحب فتواست اگر بگذارند...


ارسال شده در توسط مریم
   1   2      >